سربازان حضرت بقیه الله(عج)

اخبار - پاسخ به شبهات - کتاب - مقاله - سخنرانی - فیلم - کلیپ - مستند - نرم افزار
همسنگران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

(بسم الله الرحمن الرحیم)

هدف از بعثت پیامبران ایجاد اخلاق حسنه و نیکو بود ، حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز به عنوان خاتم پیامبران مبعوث شد تا فضایل اخلاقی و خلقیات نیکو را تحقق بخشیده و رذایل اخلاقی را یادآور شود ، شک نیست یکی از مهمترین عوامل پیشرفت اسلام ، اخلاق نیکو و برخورد متین و ملایم آن حضرت با مردم بود . 

رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) کاملترین انسان و بزرگ و سالار تمام پیامبران است. در عظمت پیامبر اسلام همین بس که خداوند متعال در قرآن آن حضرت را با « یا ایها الرسول » و « یا ایها النبى » مورد خطاب قرار داده و او را به عنوان انسانى الگو براى تمام جهانیان معرفى می کند ، حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به حق داراى اخلاقى کامل و جامع تمام فضایل و کمالات انسانى است. 
شک نیست یکی از مهمترین عوامل پیشرفت اسلام ، اخلاق نیکو و برخورد متین و ملایم آن حضرت با مردم بود . در طول زندگى او هرگز دیده نشد وقتش را به بطالت بگذراند . در مقام نیایش همیشه می گفت : « خدایا از بیکارگى و تنبلى و زبونى به تو پناه می برم » و مسلمانان را به کار کردن تشویق می کرد . 
او همیشه جانب عدل و انصاف را رعایت می کرد و در تجارت به دروغ و تدلیس متوسل نمی شد ، هیچ گاه در معامله سختگیرى نمی کرد ، با کسى مجادله و لجاجت نداشت و کار خود را به دیگری واگذار نمی کرد . 
پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) صدق گفتار و اداى امانت را قوام زندگى می دانست و می فرمود : این دو در همه تعالیم پیغمبران تأکید و تأیید شده است . در نظر پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) همه افراد جامعه ، موظف به مقاومت در برابر ستمکاران هستند و نباید نقش تماشاگر داشته باشند . 
محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) که خاتم الانبیا است در برابر کسانى که با وى مشاجره می کردند تنها به خواندن آیاتى از قرآن اکتفا می کرد و یا عقیده خویش را با سبکى ساده و طبیعى می فرمود و به جدل نمی پرداخت . 
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) چنان متواضع بود که تمام خودخواهان ، مغروران متکبران را به اعجاب وا می داشت . زندگی آن حضرت ، رفتار و خصوصیات اخلاقی وی ، محبت ، قدرت ، خلوص ، استقامت و بلندى اندیشه و زیبایى روح را الهام می بخشید . 
سادگى رفتار ، نرمخویى و فروتنی حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از صلابت شخصیت و جذبه معنویت وی نمی کاست . هر دلى در برابرش به خضوع می نشست و هر غرورى از شکستن در پاى عظمت زیبای او سیراب می شد . 
پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) علاوه بر این که ارزش هاى اخلاقى را بسیار ارج ‏مى ‏نهاد ، خود در سیره عملى‏ برجسته فضایل اخلاقى و ارزش ‏هاى والاى ‏انسانى بود ، او در همه ی ابعاد زندگى با چهره ‏اى شاد و کلامى ‏دلاویز با حوادث برخورد مى ‏کرد . 

تلاش برای تحقق انسانیت 
 

وجود رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) براى همه مردم مایه رحمت بود و هیچ کس را به سبب رنگ و جنس از شمول آن مستثنى نمی کرد . همه مردم نزد او روزى خور خداوند بودند . 
آن حضرت عموم مردم را به رشد و اعتلای انسانیت ، صلح ، گذشت و بخشش دعوت می کرد . از این رو ، مشاهده می کنیم که جنگ هاى او همگى براى اهداف والاى انسانى بوده و به منظور تحقق انسانیت انجام می شده است . 

بخشایش و گذشت 
 

بد رفتارى و بى حرمتى به شخص خود را با نظر اغماض می نگریست ، کینه کسى را در دل نگاه نمی داشت و در صدد انتقام برنمی آمد . روح بلند آن حضرت عفو و بخشایش را بر انتقام ترجیح می داد . 
در جنگ احد با آن همه قصاوت و اهانتی که به پیکرعمویش حمزه روا داشته بودند و از مشاهده آن به شدت متألم بود ، دست به عمل متقابل با کشتگان قریش نزد و بعدها که به مرتکبین آن و از آن جمله هند زن ابوسفیان دست یافت ، در مقام انتقام برنیامد . 

اخلاق فرماندهى 
 

رسول اکرم ( صلى الله علیه و آله و سلم ) به اخلاقى آراسته بود که خداوند او را چنین می ستاید : « وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُق عَظیم » . 
موصوف بودن به این اخلاق ، از او یک فرمانده موفّق ساخته بود که می توانست او را به مقصود رسانده و در بسیارى از جنگ ها پیروزى را براى او به ارمغان آورد . آن حضرت به تمامى مردم مهربان بود و در همه شرایط با لشکریان و مردم خود مدارا می کرد ، راستگویى امین ، وفادار به عهد و پیمان خود بود ، هنگام غضب خشم خود را فرو می برد و هنگام قدرت از مجازات چشم پوشیده و می گذشت . او بین مردم « صلح و دوستى » برقرار می ساخت و از آنان کینه ، دشمنى و فتنه را دور می کرد و هر کسى را در جایگاه خود قرار می داد . 
برجسته ترین صفات عقلى آن حضرت عبارت بود از : تدبیر ، تفکّر و دور اندیشى . 
این صفات در عملکردهاى او نمایان است . با تفکّر و اندیشه در مورد وضع قوم او می توان فهمید که رسول خدا ( صلى الله علیه و آله و سلم ) عاقلترین مردم جهان بوده است ؛ زیرا قومى را به رغم خشونت و تندى اخلاق و فخرفروشى و سخت خویی اى که داشتند ، چنان تربیت و رهبرى کرد که ، با همه این اوصاف ، از حامیان جدّى او گشتند و همراه با او پرچم اسلام را برافراشتند و به جهاد برخاستند . 
رسول خدا ( صلى الله علیه و آله و سلم ) ، روش هاى جدیدى را در جنگ ، حکومت ، مدیریت ، سیاست ، اقتصاد و مسائل اجتماعى به وجود آورد . 
در جنگ احزاب به کندن خندق پرداخت ، در غزوه حدیبیّه با قریش مذاکره کرد و با انعقاد پیمانى به نتایج عملى آن ، که بعدها نمایان شد ، دست یافت و به همین گونه در هر میدان جنگى به ابتکارى جدید دست می زد که او را در پیروزى بر دشمن یارى می کرد و آنان را از اقدامات و تاکتیک هاى خود در بُهت و سرگردانى فرو می برد . 
رسول اکرم ( صلى الله علیه و آله و سلم ) موفّق گردید حاکمیّتى از هر جهت با شکوه و محترم برپا دارد تا همه مردم از زعامت و رهبرى او بهره مند گشته و به اوامر او ، پس از رهایى از طاعت رهبران مختلف ، گردن نهند . 
دعوت رسول خدا ( صلى الله علیه و آله و سلم ) به اسلام ، مبتنى بر صلح و سلامت بود و جنگ را جز هنگامى که قساوت دشمن و سختگیرى آنان بر مسلمانان زیاد شد ، مورد توجّه قرار نمی داد . 
در حقیقت ، براى دفعِ زور ، به زور متوسّل می شد . از این رو ، جنگ هاى او از آغاز بر اساسى ثابت و استوار قرار داشت که لشکر اسلامى از آن غفلت نمی کرد ، از جمله : دعوت مردم به دین جدید ، انعقاد پیمان صلح و پرداخت جزیه یا فتح سرزمین آنان ، و نبرد با کسانى که با او دشمنى کنند. 

نقش اخلاق در سیره ی عملی پیامبر 
 

یکى از شاخصه هاى پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام‏ دلاویز و پرجاذبه ی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با انسان‏ ها بود . سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به‏ سزایى داشت : 
الف ) اخلاق پیامبر (ص) 
ب ) شمشیر و مجاهدات حضرت على (ع) 
ج ) انفاق ثروت حضرت خدیجه (س) 
در قرآن مجید، به نقش اخلاق پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) درپیشرفت اسلام و جذب ‏دل ‏ها تصریح شده است ، آن جا که مى‏ خوانیم : « فبما رحمة من الله‏ لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم‏ و استغفر لهم و شاورهم فى الامر : اى رسول ما ! به خاطر لطف و رحمتى که از جانب خدا ، شامل حال تو شده ، با مردم مهربان‏ گشته‏ اى ، و اگر خشن و سنگدل بودى ، مردم از دور تو پراکنده‏ مى ‏شدند ، پس آن ‏ها را ببخش ، و براى آن‏ها طلب آمرزش کن ، و درکارها با آن‏ها مشورت فرما . » 
ازاین آیه استفاده مى ‏شود که : الف ) نرمش و اخلاق نیک ، یک هدیه الهى است ، کسانى که نرمش ندارند ، از این موهبت الهى محرومند؛ ب ) افراد سنگدل و سخت‏ گیر نمى‏ توانند مردم دارى کنند ، و به جذب‏ نیروهاى انسانى بپردازند ؛ ج ) رهبرى و مدیریت صحیح با جذب و عطوفت همراه است ؛ د ) باید دست ‏شکست ‏خوردگان در جنگ و گنهکاران شرمنده را گرفت و جذب کرد ( با توجه به این که شأن نزول آیه مذکور در مورد ندامت فراریان مسلمان در جنگ احد نازل شده است ) ؛ هـ ) مشورت با مردم از خصلت ‏هاى نیک و پیوند دهنده است که موجب ‏انسجام مى‏ گردد . 
پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) علاوه بر این که ارزش ‏هاى اخلاقى را بسیار ارج‏ مى‏ نهاد ، خود در سیره عملى‏ اش مجسمه فضایل اخلاقى و ارزش‏ هاى والاى ‏انسانى بود ، او در همه ابعاد زندگى با چهره ‏اى شادمان و کلامى‏ دلاویز با حوادث برخورد مى‏ کرد . 

نمونه ‏هایى از اخلاق پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) 
 

در سیره عملى پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) صدها نمونه از اخلاق نیک و زیبا وجود دارد که هر کدام نشانگر قطره ‏اى از اقیانوس عظیم حسن خلق آن‏ حضرت است ، همان گونه که خداوند با تعبیر « و انک لعلى خلق‏عظیم ؛ و همانا تو اخلاق عظیم و برجسته‏ اى دارى ‏» به این مطلب اشاره فرموده است . 
نظر شما را به چند نمونه از آن‏ ها جلب‏ مى ‏کنم : 
الف ) عدى بن حاتم مى‏ گوید : « هنگامى که خواهرم سفانه به اسارت ‏سپاه اسلام درآمد و من به سوى شام گریختم ، پس از مدتى خواهرم‏ با کمال وقار و متانت ‏به شام آمد و مرا در مورد این که‏ گریخته‏ ام و او را تنها گذاشتم سرزنش کرد ، عذرخواهى کردم ، پس‏از چند روزى از او که بانویى خردمند و هوشیار بود ، پرسیدم : « این مرد ( پیامبر اسلام ) را چگونه دیدى ؟ » گفت : « سوگند به‏ خدا او را رادمردى شکوهمند یافتم ، سزاوار است که به او بپیوندى که در این صورت به جهانى از عزت و عظمت پیوسته ‏اى‏ » . با خود گفتم به راستى که نظریه صحیح همین است ، به عنوان پذیرش ‏اسلام ، به مدینه سفر کردم ، پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مسجد بود ، در آن جا به‏ محضرش رسیدم ، سلام کردم ، جواب سلامم را داد و پرسید : کیستى ؟ عرض کردم عدى بن حاتم هستم ، آن حضرت برخاست و مرا به ‏سوى خانه ‏اش برد ، در مسیر راه با این که مرا به خانه مى‏ برد ، بانویى سالخورده و مستضعف با او دیدار کرد ، اظهار نیاز نمود ، پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به مدتى طولانى در آن جا توقف کرد و آن بانو را در مورد تأمین نیازهایش راهنمایى فرمود . با خود گفتم : « سوگند به خدا این شخص پادشاه نیست » . سپس از آن جا گذشتیم وبه خانه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وارد شدم ، پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از من استقبال و پذیرایى گرمى نمود ، زیراندازى که از لیف خرما بود، نزدم آورد و به من فرمود : بر روى آن بنشین . گفتم : بلکه شما بر آن ‏بنشینید . فرمود : نه ، شما بر آن بنشین ، خود آن حضرت بر روى‏ زمین نشست ، با خود گفتم : این نیز نشانه دیگر که آن حضرت ،پادشاه نیست . سپس مطلبى از دینم را که راز پوشیده بود بیان‏ فرمود ، دریافتم که او بر رازها آگاهى دارد ، و فهمیدم که‏ پیامبر مرسل می ‏باشد ، بیانات و پیشگویی ها و مهربانى‏ هایش مرا شیفته ‏اش کرده و همان جا مسلمان شدم » . 
ب ) در جنگ خیبر که با حضور شخص پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در سال هفتم هجرت‏ رخ داد ، پس از پیروزى سپاه اسلام بر سپاه کفر ، جمعى از یهودیان‏ به اسارت سپاه اسلام در آمدند ، یکى از اسیران ، صفیه دختر حى بن ‏اخطب ( دانشمند سرشناس یهود ) بود . بلال حبشى ، صفیه را به همراه زنى دیگر به اسارت گرفت و آن‏ ها رابه حضور پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آورد ، ولى هنگام آوردن آن ‏ها اصول اخلاقى را رعایت نکرد ، و آن‏ ها را از کنار جنازه‏ هاى کشته شدگان یهود حرکت ‏داد ، صفیه وقتى که پیکرهاى پاره پاره یهودیان را دید بسیارناراحت‏ شد و صورتش را خراشید ، و خاک بر سر خود ریخت ، و سخت‏ گریه کرد . هنگامى که بلال آن ها را نزد پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آورد ، پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از صفیه پرسید : « چرا صورتت را خراشیده‏ اى و این‏ گونه خاک ‏آلود و افسرده هستى ؟ » صفیه ماجراى عبورش از کنارجنازه‏ ها را بیان کرد ، رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از رفتار غیر انسانى و خلاف ‏اخلاق اسلامى بلال حبشى ناراحت‏ شده و بلال را سرزنش کرده و فرمود : « ا نزعت منک الرحمة یا بلال حیث تمر بامراتین على قتلى رجالهما : اى بلال ! آیا مهر و محبت و عاطفه از وجود تو رخت ‏بر بسته که آن‏ ها را از کنار کشته‏ شدگانشان عبور مى ‏دهى ؟ چرا بى ‏رحمى کردى ؟ » جالب این که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) براى جبران رنج‏ ها و ناراحتى‏ هاى‏ صفیه ، با او ازدواج کرد ، سپس او را آزاد ، و بار دیگر با پیش ‏نهاد صفیه با او ازدواج نمود و به این ترتیب ، ناراحتى‏ هاى اورا به طور کلى از قلبش زدود . 
ج ) در ماجراى جنگ حنین که در سال هشتم هجرت رخ داد ، شیماء دختر حلیمه که خواهر رضاعى پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود ، با جمعى از دودمانش‏ به اسارت سپاه اسلام در آمدند . پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هنگامى که شیماء را درمیان اسیران دید ، به یاد محبت ‏هاى او و مادرش در دوران‏ شیرخوارگى ، احترام و محبت ‏شایانى به شیماء کرد . پیش روى او برخاست و عباى خود را بر زمین گستراند ، و شیماء را روى آن ‏نشانید ، و با مهربانى مخصوصى از او احوال‏ پرسى کرد ، و به او امر فرمود : « تو همان هستى که در روزگار شیرخوارگى به من محبت ‏کردى ... » شیماء از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) تقاضا کرد ، تا اسیران طایفه ‏اش را آزاد سازد ، پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به او فرمود : « من سهمیه خودم را بخشیدم ، و در مورد سهمیه سایر مسلمانان ، به تو پیشنهاد مى‏ کنم که بعد از نماز ظهر برخیز و در حضور مسلمانان ، بخشش مرا وسیله ی خود قرار بده تا آن ها نیز سهمیه خود را ببخشند . شیماء همین کار را انجام داد ، مسلمانان گفتند : « ما نیز به‏ پیروى از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) سهمیه خود را بخشیدیم » . « پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به شیماء فرمود : اگر بخواهى با کمال محبت و احترام ، در نزد ما بمان و زندگى کن ، و اگر دوست‏ دارى تو را از نعمت‏ها بهره‏ مند مى ‏سازم و به سلامتى به سوى قوم ‏خود بازگرد . » شیماء گفت : مى‏ خواهم به سوى قوم خود بازگردم . پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یک غلام و یک کنیز به او بخشید و این دو با هم‏ ازدواج کردند ، و به عنوان خدمتکار خانه شیماء به زندگى خود ادامه دادند .

منبع: راسخون

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">