چرا ترتیب فعلی قرآن بر اساس ترتیب نزول قرآن جمع آوری نشد؟!
(بسم الله الرحمن الرحیم)
طبق نظر محققان و مفسران قرآنی، قرآن مجید در مکه و مدینه،در حالت سفر و غیر سفر، شب و روز، هنگام جنگ و صلح، پیشامدها و حادثههای گوناگون، هنگام پرسش و احتیاجات فرهنگی و علمی، در اصول عقاید، اخلاقیات، مواعظ و احکام الهی و هزاران نکتة دیگر، در پدیدههای مختلف نازل میشد.
از شواهد استفاده میشود قرآن به صورت فعلی نازل نشده است:
1ـ بعضی از آیات در مکه و بعضی در مدینه نازل شدهاند. ولی در ترتیب فعلی قرآن آیات مدنی دراول قرآن قرار گرفته وآیات مکی بعداً قرار گرفته است در حالی که اگر طبق نزول بود بایستی اول سوره های مکی و سپس سوره های مدنی نوشته می شد.
2ـ قرینة خطابهها، آیاتی که در اول بعثت (و در مکّه) نازل شدهاند اغلب خطاب یَا أَیُّهَا النَّاسُ دارد و آیاتی که در مدینه نازل شدهاند یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا دارد ولی در ترتیب فعلی قرآن گاهی یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قبل از یَا أَیُّهَا النَّاسُ قرار گرفته است.(1)
3ـ آیات اول بعثت سورههایش کوتاه و کوبنده و با قسم همراه است ولی آیات مدنی طولانی و معتدلتر است منتها در چینش فعلی، سورههای بلند اول و سورههای کوتاه آخر قرار گرفته است.
4ـ از نظر محتوی آیات مکی در مورد امور اعتقادی، نفی شرک، داستان اخلاقی پیامبران و... میباشد، ولی آیات مدنی که بعداً نازل شدهاند در مورد احکام الهی،رد یهود و نصاری ، منافقین و امور جنگی و جهاد است، منتها در چینش کنونی آیات مدنی در اول قرآن قرار دارند.
5ـ تاریخ تنظیم سورهها، گاهی میان نزول آیات یک سوره بیش از یک سال فاصله بود و در میان نزول آیات این سوره آیات سورة دیگر نازل میشد.
اما چرا ترتیب فعلی قرآن بر اساس ترتیب نزول قرآن جمع آوری نشده است؟
طبق نظر محققان و مفسران قرآنی، قرآن مجید در مکه و مدینه،(2) در حالت سفر و غیر سفر،(3) شب و روز، هنگام جنگ و صلح، پیشامدها و حادثههای گوناگون، هنگام پرسش و احتیاجات فرهنگی و علمی، در اصول عقاید، اخلاقیات، مواعظ و احکام الهی و هزاران نکتة دیگر، در پدیدههای مختلف نازل میشد. در مابین این دو زمان احتیاج به بیان موضوع دیگر پیش میآمد که آیاتی در این زمینه نزول مییافت. گاهی چند آیه از یک سوره نازل میشد،ولی پیش از آنکه بقیة همان سوره نازل شود به مناسبتی خاص آیاتی از سورة دیگر وحی میشد و پیامبر- صلی الله علیه و آله وسلم - دستور میدادند که هر آیه در محلش و در سورة مناسب خودش قرار داده شود.
البته چینش آیات بدستوررسول خدا- صلی الله علیه و آله وسلم – وطبق دستورخداوندمتعال بوده که در روایتی از اهل سنت آمده است که جلال الدین سیوطی، از عثمان بن عفان بن ابی العاص، روایتی را نقل می کند، که می گوید: ما نزد رسول خدا - صلی الله علیه و آله وسلم – بودیم و دیدیم که آن حضرت دیدگان مبارک خود را بالا برده و سپس آن را در نقطه ای متمرکز کرد و پس از آن فرمود: «جبرائیل هم اکنون بر من فرود آمد و گفت: آیه إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَی...(4) را در این جای سوره نحل قرار دهم.»(5)
بنابراین جایگاه آیات درسوره ها از همان ابتدا معلوم، و به دستور خداوند بوده است، و پیامبر اسلام- صلی الله علیه و آله وسلم – به منظور حفظ و صیانت نصوص قرآن علاوه بر استمداد از نیروی حافظه خود و حافظه مردم، دستور می داد آیات قرآن را بنویسند و آنان که دست اندرکار نگارش قرآن بوده اند «کاتبان وحی» نامیده می شدند که جمعاً 43 یا 45 نفر بودند و اوّلین آنها و بیش از همه «امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب(علیه السلام )» بود.(6) که تاریخ از این افراد به نام «کتّاب وحی» نام می برد(7) که قرآن را در روی لوح یا کتف یا حریر یا برگ خرما یا سنگ سفید یا پوست و.... می نوشتند(8) و همزمان با حیات رسول خدا- صلی الله علیه و آله وسلم – به ترتیبی که هم اکنون در اختیار ماست جمع آوری و مرتب کردند.(9)
پی نوشت ها:
- 1. رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1379، ص604.
- 2. طباطبایی، محمد حسین، قرآن در اسلام، تهران، انتشارات بنیاد علوم اسلامی، 1361، ص144.
- 3. سیوطی، جلالالدین عبدالرحمن، اتقان فی علوم القرآن، ترجمة مهدی حائری قزوینی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1363، ج1، ص75.
- 4. نحل:90، ترجمه: خداوند امر می کند به داد و نیکی و انفاق به خویشاوندان.
- 5. سیوطی، الاتقان، ج1، ص105. ابن عطیه، مقدمتان فی علوم القرآن، قاهره، 1954م، ص26ـ27.
- 6. اینکه علی(ع) بیشتر از دیگران می نوشت به خاطر این بود که از دوران نوجوانی در محضر پیامبر(ص)، حتی در جنگها و غزوات و وقایع دیگر حاضر بود.
- 7. زنجانی، تاریخ قرآن، سازمان تبلیغات اسلامی، ص42. عبدالصبور، تاریخ القرآن، مصر، 1966م، ص53. رامیار، همان، ص66.
- 8. سیوطی، همان، ج1، ص99. و ابن ندیم، الفهرست، مصر، 1348ق، ص37ـ36.
- 9. محدث نوری، همان، ج1، ص527ـ526. و طبرسی، مقدمه مجمع البیان، ج1، ص15. خوئی، همان، ص376ـ377.
جام