سربازان حضرت بقیه الله(عج)

اخبار - پاسخ به شبهات - کتاب - مقاله - سخنرانی - فیلم - کلیپ - مستند - نرم افزار
همسنگران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
۰۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۰۰

انتظار و فرهنگ شیعه

(بسم الله الرحمن الرحیم)


شادابی و پویایی بشر در طول دوران زندگی فردی و اجتماعی، مرهون نعمت «امید» و «انتظار» است. اگر انسان، به آینده امیدی نداشته باشد، زندگی برایش مفهوم چندانی نخواهد داشت. آنچه انسان را به زندگی امیدوار می‌کند و آن را جاذبه‌دار می‌سازد و نگرانی‌ها و ناراحتی‌ها را برای او آسان می‌نماید، انتظار و امید به آینده‌ای روشن و رشدآفرین است که در آن، به تمام نیازهای روحی و جسمی او به طور کامل پاسخ داده شود. آدمی در پرتو همین انتظار و امید، رنج‌ها و گرفتاری‌ها را تحمل می‌کند و با کشتی امید و آرزو در دریای متلاطم و طوفان‌زای زندگی، به سیر خود ادامه می‌دهد.

http://static.iqna.ir/1/news/201402/8588085176852807956655542407.jpg

شیعه، با بهره‌گیری از آموزه‌های اهل بیت(علیهم السلام)، این امید و انتظار به آینده را در متعالی‌ترین نوع خود، فراراه انسان‌های آزاداندیش و آزادی‌خواه قرار داده است.
معنای لغوی و اصطلاحی «انتظار فرج»
«انتظار»، در لغت به معنای چشمداشت و چشم‌به‌راه بودن1 است؛ اما در اصطلاح، به معنای چشم‌به‌راه بودن برای ظهور واپسین ذخیرة الهی و آماده شدن برای یاری او در برپایی حکومت عدل و قسط در سراسر گیتی است.
به بیان دیگر، «کیفیتی‌ روحی‌ است‌ که‌ باعث‌ به‌ وجود آمدن‌ حالت‌ آمادگی‌ (انسان‌ها) برای‌ آنچه‌ انتظار دارند، می‌شود و ضد آن‌، یأ‌س‌ و ناامیدی‌ است. هر چه‌ انتظار بیشتر باشد و هر چه شعلة آن فروزان‌تر و پر فروغ‌تر باشد، تحرک و پویایی او و در نتیجه آمادگی‌ نیز بیشتر خواهد بود».2
«فَرَج» به معنای «گشایش» است. انتظار فرج، برخاسته از فطرت کمال جوی بشری است؛ اگر چه عوامل دیگری نیز می‌تواند منشأ انتظار باشد.
یکی از اندیشوران معاصر، با بیان این که برخی دوست دارند حالت انتظار را یک مسأله روانی ناشی از حرمان در اقشار محروم جامعه وتاریخ تفسیر کنند وحالت فرار از واقعیت گرانبار یا مشقّت‏ها به سوی تصور آینده‏ای که محرومان در آن بتوانند تمام حقوق از دست‌رفته وسیادتشان را بازپس گیرند، نوشته است: «این گمانه، نوعی خیالبافی یا نوعی گریز از دامن واقعیت به آغوش تخیل است». 3
بر خلاف گمان برخی که اندیشة مهدویّت را ساختة شیعه می‌دانند، باور داشت مهدویّت نه فقط به پیروان اهل بیت(علیهم السلام) اختصاص ندارد، بلکه بخش مهمی از عقاید اسلامی و یکی از مسایل مهم و ریشه‌ای در اصول اسلامی به شمار می‌آید که بین تمام گروه‌ها و مذاهب اسلامی بر اساس بشارت‌های قرآن مجید و آموزه‌های پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم)، شکل گرفته است. روایت‌های مربوط به حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ـ همان‌گونه که در منابع شیعه آمده است ـ در بسیاری از کتاب‌های معروف اهل سنّت نیز آمده است.4
بنابراین، باور به پیروزی نهایی نیروی حقّ، صلح و عدالت بر نیروی باطل، ستیز و بیداد، گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار کامل و همه‌جانبة ارزش‌های انسانی، تشکیل مدینة فاضله و جامعة آرمانی و سرانجام، اجرای این ایدة عمومی و انسانی به وسیلة شخصیتی عالی قدر که در روایات اسلامی، از او به «مهدی» تعبیر شده است، برخاسته از چشمه سار وحی است؛ از این رو انتظار آن دوران، علاوه بر آن که در مجموعة باورهای تمام پیروان ادیان آسمانی به چشم می‌خورد، بین مسلمانان نیز از اهمیّت ویژه‌ای برخوردار است.
جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه ‏
در یک بررسی کوتاه، روایاتی که سخن از انتظار گفته‏اند، به دو دسته کلی تقسیم می‏شود:
1. انتظار فرج به معنای عامّ
در این معنا، آموزه‌های دینی بر آن است تا افزون بر بیان فضیلت «گشایش عمومی» و امید به آینده، و سوق انسان‌ها به این عرصه، نومیدی را نیز مورد نکوهش قرار داده، از ورود جوامع بشری به آن جلوگیری کند.
اهتمام آموزه‌های اسلامی در بیان معنای عام انتظار و امید، تا بدان حد بوده که از آن با بلندترین عنوان‌ها یاد نموده، ارزش‌های شگفت‌آوری برای آن ذکر کرده است. برخی از این عنوان‌ها بدین قرار است.
1ـ1. عبادت و بندگی
قرآن و اهل بیت(علیهم السلام)، به ما می‌آموزند که هدف از آفرینش، بندگی خداوند است.5
رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) یکی از نمودهای این بندگی را انتظار گشایش دانسته، می‌فرماید:
اِنتِظارُ الفَرَجِ عِبَادَةٌ؛ 6
انتظار فرج عبادت است.
از آن‌جا که بیشتر عبادت‌ها در شمار رفتار انسان است، می‌توان نتیجه گرفت این‌جا نیز مقصود از انتظار، مجموعه رفتاری خاص است.
1ـ2. برترین عبادت
برخی عبادت‌ها بر برخی دیگر برتری دارد؛ از این رو انجام آن، افزون بر آن، که مورد تأکید آموزه‌های دینی است، از پاداش افزون‌تری نیز برخوردار است و نقش آن، در سازندگی انسان بیشتر است.
رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) پس از آن که انتظار فرج را در زمرة عبادت‌های خداوند دانسته است، آن را یکی از برترین عبادت‌ها برشمرده، می‌فرماید:
اَفضَلُ العِبادَةِ اِنتِظارُ الفَرَجِ؛7
برترین عبادت انتظار فرج است.
1ـ3. برترین کارها
گاهی آن را برترین کارهای امت پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله وسلم) معرفی می‌کند.
رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) در این‌باره می‌فرماید:
اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتِی اِنتظارُ الفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ؛8
برترین کارهای امت من، انتظار فرج از جانب خداوند است.
1ـ4. فرج بودن خود فرج
امروزه، از نظر دانش روانشناسی ثابت شده است امید داشتن، نقش بسیار مهمی در رفتارهای اجتماعی دارد. به بیان دیگر انتظارِ آینده‌ای روشن و درخشان، باعث می‌شود زندگی کنونی انسان نیز از روشنایی و پویایی برخوردار شود.
در برخی روایات مربوط به انتظار فرج به این حقیقت ارزشمند، این‌گونه اشاره شده است که خود انتظار فرج، نوعی فرج و گشایش است.
در این‌باره امام سجّاد(علیه السلام) فرمود:
اِنتِظارُ الفَرَجِ مِنْ اَعظَمِ الفَرَجِ؛9
انتظار گشایش، خود از بزرگ‌ترین گشایش‌ها است.
1ـ5. برترین جهاد
در آموزه‌های دینی، جهاد و کوشش در راه خدا، یکی از مهم‌ترین رفتارهای فردی و گروهی مسلمانان معرفی شده است. آیات فراوانی از قرآن و روایات بسیاری از معصومان(علیهم السلام) به حقیقت این رفتار ارزشمند اشاره کرده است.
درباره اهمیّت انتظار فرج ـ افزون بر آنچه مورد اشاره قرار گرفت ـ به روایاتی بر می‌خوریم که بسی شگفتی آور است و آن، این که انتظار را فقط «جهاد» که «برترین جهاد» دانسته است. از این نوع روایات نیز به خوبی استفاده می‌شود انتظار، از نوع عمل است.
رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) برترین جهاد بودن انتظار فرج را این‌گونه بیان فرموده است:
اَفْضَلُ جِهادِ اُمَّتی اِنْتِظارُ الفَرَجِ؛10
برترین جهاد امت من انتظار گشایش است.
در مقابل آموزه‌های بالا، یأس و ناامیدی از رحمت پروردگار، به شدت مذمت شده و در شمار گناهان بزرگ به حساب آمده است.11
2. انتظار فرج به معنای خاص
در این معنا، انتظار به معنای چشم‌به‌راه بودن آینده‌ای با تمام ویژگی‌های یک جامعه، مورد رضایت خداوندی است که یگانه مصداق آن دوران حاکمیت آخرین ذخیرة الهی وجود مقدّس حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
برخی سخنان معصومان(علیهم السلام) در این‌باره این‌گونه است:
امام باقر(علیه السلام) ـ آن‌گاه که دین مورد رضایت خداوند را تعریف می‏کند ـ پس از شمردن اموری می‌فرماید:
...وَالتَّسْلِیمُ لِاَمْرِنا وَالوَرَعُ وَالتَّواضُعُ وَاِنتِظارُ قائِمِنا... ؛ 12
... و تسلیم به امر ما، و پرهیزکاری و فروتنی، و انتظار قائم ما....
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
عَلَیْکُمْ بِالتَّسْلیمِ وَالرَّدِّ اِلینا وَاِنْتظارِ اَمْرِنا وَامْرِکُمْ وَفَرَجِنا وَفَرَجِکُم؛13
بر شما باد به تسلیم و رد امور به ما و انتظار امر ما و امر خودتان و فرج ما و فرج خودتان.
از روایات انتظار ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دست می‏آید انتظار ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نه فقط راه رسیدن به جامعه موعود است؛ بلکه خود نیز موضوعیت دارد؛ بدان معنا که اگر کسی در انتظار راستین به سر برد، تفاوتی ندارد که به مورد انتظار خویش دست یابد یا دست نیابد.
در این‌باره شخصی از امام صادق(علیه السلام) پرسید: «چه می‏فرمایید درباره کسی که دارای ولایت پیشوایان است و انتظار ظهور حکومت حق را می‏کشد و در این حال از دنیا می‏رود؟»
حضرت(علیه السلام) در پاسخ فرمود:
هُوَ بِمَنزِلَةِ مَنْ کانَ مَعَ القائِمِ فِی فُسطاطِهِ». ثُمَ سَکَتَ هَنیئةً، ثُمَ قالَ: «هُوَ کَمَنْ کانَ مَعَ رُسولِ اللّه؛14
او همانند کسی است که با حضرت قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در خیمه او باشد». سپس کمی سکوت کرد و فرمود: «مانند کسی است که با پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) در مبارزاتش همراه بوده است».


پی نوشت ها:

  • 1. ر.ک: دهخدا، علی اکبر, لغتنامه, کلمه انتظار.
  • 2. ر.ک: موسوی‌ اصفهانی، محمّد تقی‌، مکیال‌ المکارم، ترجمه:‌ مهدی‌ حائری‌ قزوینی، ج‌ 2، ص‌ 235.
  • 3. آصفی، محمّد مهدی‌ ‌, مقالة انتظار پویا, فصلنامه انتظار, ش 6.
  • 4. ر.ک: ناصری، محمد امیر، الامام المهدی فی الاحادیث المشترکة بین السنة و الشیعة.
  • 5. ذاریات(51): آیة 56.
  • 6. اربلی، کشف‏ الغمة فی معرفة الائمة، ج 2، ص 101؛ شیخ طوسی، أمالی، ص 405.
  • 7. شیخ صدوق، کمال‏الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 287؛ ر.ک: ترمذی، سنن، ج 5، ص 565.
  • 8. شیخ صدوق, عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج2، ص36؛ شیخ صدوق, کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 644
  • 9. طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج 2، ص 317؛ شیخ صدوق, کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 319.
  • 10. حرانی، حسن بن علی, تحف‏العقول، ص 37.
  • 11. ر.ک: سوره یوسف(12): آیة 87.
  • 12. شیخ کلینی، کافی، ج 2، ص 23، ح 13.
  • 13. کشی، محمدبن عمر، رجال کشی، ص 138.
  • 14. برقی، احمد بن محمدبن ‏خالد، محاسن، ج 1، ص 173؛ علامه مجلسی, بحارالانوار، ج 52، ص 125.

نویسنده:خدامرلد سلیمیان

درسنامه مهدویت2-ص202تاص207

۹۳/۰۲/۰۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">