(بسم الله الرحمن الرحیم)
مفهوم شیطان
کلمه ی شیطان اسم جنس است و به هر موجودی که صاحب فتنه و شرّ باشد و یا اینکه موجب دوری از حق گردد، اطلاق می شود.(1) اگر ریشه ی شیطان از شطن باشد، به معنای «خالف» و «ابعد» یعنی مخالفت ورزید و دور نمود که این معنا منطبق به هر کردار و رفتار شیطان است. اگر از ریشه ی شیط باشد، به معنی احتراق است که اشاره به خلقت ناری او دارد و یا اشاره به عذاب و سوختن او در قیامت دارد. در قرآن کریم لفظ شیطان هم به صورت مفرد و هم به صورت جمع آمده است و هم بر انس و هم به جن اطلاق شده است. «شیاطین الانس و الجن...»اما کلمه ی ابلیس که اسم خاص است، از ریشه بلس به معنای کم خیر و بی خیر و یا به معنای یأس و ناامیدی است. ابلیس، مختص به نام شیطان بزرگ است که حضرت آدم (علیه السلام) را سجده نکرد و سایر شیاطین ذریه و اولاد اویند. اسم ابلیس، حارث و کنیه ی او ابومره است و چون او تکبر ورزید و حضرت آدم (علیه السلام) را سجده نکرد، از درگاه خداوند متعال رانده شد و از رحمت حق ناامید گشته و از ناامیدی همیشه محزون است. مدت عمر شیطان را شش هزار سال یا دوازده هزار سال و حتی چهل هزار سال نقل کرده اند(2). نام های دیگر شیطان بدین قرار هستند: ابلیس، عزازیل، حارث، و ابومره(3). امام هادی (علیه السلام) فرمودند: معنی رجیم این است که او با لعنت و تنفر رانده شده و از مکان های مقدس و خوب هم دور شده است. هیچ مؤمنی ابلیس را یاد نمی کند، الا او را لعنت کند.(4)
امام حسن عسگری (علیه السلام) فرمودند: شیطان به دور از هر چیز خیر و خوبی است، به لعن و نفرین از مکان های خیر رانده شده است.(5)